دجال
دجال
امیرالمومنین علی(ع) فرمودند: دجال (صائد بن الصید) می باشد از اصفهان و از دهی که بیهودیه نام دارد خروج می کند (بحارالانوار ج13 / ص482).
دجال خطرناک ترین دشمن اسلام است و تاریخ ادیان تا کنون چنین دشمنی به خود ندیده است.
دجال ازنظر لغوی به معنای دروغگو، حیلت باز و مکرورز می باشد.
طبق روایات دجال در غروب همان روزی که صیحه آسمانی جبرئیل بلند می شود و می گوید حق با علی و اولاد علی است با صدای بلند فریاد می زند بطوریکه همه جن و انس صدای او را می شنوند و می گوید، ای دوستان من به سوی من آیید که من همان کسی هستم که شما را خلق کردم منم آن پروردگار شما و بر همه امور قادر و توانا هستم و همین امر باعث می شود گروهی در شک و تردید گرفتار شوند (بحارالانوار ج13 / ص483).
گفته شده اکثر پیروان دجال از طایفه یهود و زنان و اعراب تشکیل می شود (بحارالانوار ج13 / ص485).
شیعه معتقد است که دجال یک شخصیت حقیقی و یهودی می باشد که پیروان او ناصبی هستند.
اهل سنت می گوید دجال آمده است و اکنون در مصر زندگی می کند و اسمش (عبدا...ابن ساعد) می باشد.
در بحارالانوار آمده که در شهر شام بالای تلی بنام تل افیق در حالی که سه ساعت از روز جمعه گذشته دجال به دست کسی که مسیح بن مریم پشت سرش نماز می گذارد کشته می شود و در روایتی دیگر این است که دجال در کوه دخان به دست حضرت عیسی(ع) کشته می شود (بحارالانوار ج13 / ص481،482).
برخی مفسرین بر این عقیده اند که دجال یک شخصیت معین نبوده بلکه یک جریان فرهنگی- اقتصادی- سیاسی ضد توحید و دین می باشد که تمدن غرب بابدست آوردن فن آوری صنعتی و پیشرفت در زمینه های فیزیک فضایی و بیوشیمی و شاخه های دیگر علم، اذهان سطحی نگر وساده اندیش بشر را مسحور و مرعوب خود ساخته و بر شدت آن می افزاید.
غرب با استفاده از رسانه ها و شبکه های عظیم (صوتی - تصویری - مطبوعاتی) شروع به ترویج فساد با پخش موسیقی های شیطانی از شیطان پرستهایی که اکنون درآمریکا و دیگر نقاط جهان زندگی می کنند و با نشان دادن این موضوع که مسلمانان انسانهایی هستند که عاشق خونریزی و تروریسم هستند و غیره خود را منجی و نجات دهنده بشر معرفی می کنند و با تزریق اینگونه افکار به تمامی جوامع بشری ظهور دجال را اثبات کرده اند.
اما در مورد زمان خروج دجال، علی(ع) فرموده اند: دجال زمانی خروج می کند که اتفاقات زیر رخ دهد (بحارالانوار ج52/ ص193).
نظر بدهید |
حدیث20- کنیه او :
حذیفه از آن حضرت روایت کرده که فرمود: لولم یبق من الدنیا الا یوم واحد لبعث الله فیه رجلا اسمه اسمى و خلقه خلقى یکنّى ابا عبدالله . اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد، خداوند در آن روز مردى را بر انگیزد که نامش نام من وخویش چون خوى من و کنیه اش ابوعبدالله مى باشد . |
حدیث21:
حدیث22-عدل مهدى (عج):
حدیث23-اخلاق آن حضرت :
حدیث24- بخشش مهدى (ع) :
حدیث25-علم مهدى به سنت پیغمبر (ص):
حدیث26-آمدن مهدى با پرچمها :
حدیث27-آمدن وى از جانب مشرق:
حدیث28- تجدید عظمت اسلام با ظهور او:
حدیث29- رفاه و آسایش مسلمانان در عصر مهدى (عج):
حدیث30- مهدى یکى از سروران بهشت :
|
حدیث31- سلطنت مهدى (ع):
ابوهریره روایت کرده که پیغمبر (ص) فرمود: لولم یبق من الدنیا الا لیلة لملک فیها رجل من اهل بیتى . اگر از عمر دنیا جز یک شب نماند، در همان شب مردى از اهل بیت من به سلطنت رسد . |
حدیث32- خلافت مهدى (ع) :
ثوبان از پیامبر اکرم (ص) روایت کرده که فرمود: نزد گنج شما سه نفر به قتل رسند که هر سه پسران خلیفه مى باشند و پس از آن دیگر هیچ یک از آنها خلیفه نمى شود تا آن که مردمى با پرچمهاى سیاه سررسند و طورى آنها را به قتل رسانند که هیچ قومى را بدان وضع نکشته باشند. ثم یجیئى خلیفة الله المهدى فاذا سمعتم به فأتوه فیبایعوه فانه خلیفة الله المهدى . سپس خلیفه خدا مهدى بیاید ، چون بشنوید که ظهور نموده به سوى او رو آورید و با او بیعت کنید زیرا او مهدى خلیفه حقیقى خداوند است . |
حدیث33- بیعت با حضرت:
ثوبان از پیامبر (ص) روایت کرده که فرمود: مردمى با پرچمهاى سیاه از جانب شرق پدید آیند که دلهاى آهنین دارند هر کس از آمدن آنها مطلع گشت به سوى آنها رو آورد و با آنان بیعت کند و لو با رفتن از روى برف باشد . |
حدیث34- پیوند دهنده دلها :
از على (ع) روایت شده که فرمود: به پیغمبر اکرم (ص) عرض کردم : یا رسول الله (ص) أمنا آل محمد المهدى أم من غیرنا ؟ اى رسول خدا مهدى از ما اهل بیت است یا از غیر ما؟ پیامبر فرمود: لا، بل منا یختم الله به الدین کما فتح بنا و بنا ینقذون من الفتن کما انقذوا من الشرک و بنا یؤلف الله بین قلوبهم بعد عداوة الفتنة اخوانا کما ألف بینهم بعد عداوة الشرک اخواناً فى دینهم . او از ماست خداوند دین را به وسیله او ختم کند چنان که توسط ما گشود ، مردم به وسبله ما از آشوبها نجات یابند چنان که از منجلاب شرک بیرون آمدند، دلهاى آنها را به هم پیوند دهد و بعد از دشمنیها آنها را با هم برادر کند، چنان که بعد از نجات از شرک ، آنها را با هم برادر دینى کرد. |
حدیث35- بعد از مهدى زندگى بى فائده است :
عبدالله بن مسعود مى گوید پیامبر اکرم (ص) فرمود : لولم یبق من الدنیا الا لیلة لطول الله تلک اللیلة حتى یملک رجل من اهل بیتى یواطى اسمه اسمى و اسم ابیه اسم ابى یملاء ها قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماًً و جوراً و یقسم المال بالسویة و یجعل الله الغنى فى قلوب هذه الامة فیملک سبعاً او تسعاً لاخیر فى العیش بعد المهدى . اگر از عمر دنیا جز یک شب نماند، خداوند آن شب را چندان دراز گرداند تا مردى از اهل بیت من به سلطنت رسد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من مى باشد . و او زمین را پر از عدل و داد کند چنان که پر از ظلم و جور شده باشد، اموال را بالسویه میان مردم تقسیم کند، و خداوند دلهاى امت مرا بى نیاز گرداند، هفت سال یا نه سال سلطنت نماید سپس بعد از مهدى زندگى فائده ندارد. |
حدیث36- قسطنطنیه به دست مهدى (ع) فتح شود:
ابوهریره از پیغمبر (ص) روایت کرده که فرمود: لا تقوم الساعة حتى یملک رجل من اهل بیتى یفتح القسطنطنیة و جبل الدیلم و لو لم یبق الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتى یفتحها. پیش از آنکه قیامت شود و مردى از اهل بیت من به سلطنت رسد و قسططنطنیه و جبال دیلم (2) را فتح کند اگر یک روز از عمر دنیا باقى باشد خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا آنجا را فتح کند. |
حدیث37- مهدى (ع) پس از پادشاهان ستمگر:
قیس بن جابر از پدرش و او از جدش ، از رسول خدا (ص) روایت نموده که فرمود: سیکون بعدى خلفاء و من بعد الخلفاء امراء و من بعد الامراء ملوک جبابرة ثم یخرج رجل من اهل بیتى یملاء الارض عدلاً کما ملئت جوراً . بعد ا ز من خلفاء خواهند بود و بعد ازخلفاء امراء و بعد از امراء پادشاهان ستمگر بیایند آنگاه مردى از اهل بیت من خواهد آمد که زمین را از عدل و داد پرکند چنانکه پراز ظلم باشد. |
حدیث38-عیسى (ع) مأموم مهدى (ع) :
ابوسعید از پیغمبر (ص) نقل کرده که فرمود: منا الذى یصلى عیسى ابن مریم (ع) خلفه . آن کس که عیسى بن مریم پشت سر او نماز مى گذارد ، از ما است . |
حدیث39- مهدى با عیسى بن مریم سخن مى گوید:
جابر بن عبدالله انصارى از آن حضرت روایت نموده که فرمود: ینزل عیسى بن مریم (ع) فیقول امیر هم المهدى تعال صل بنا فیقول : الا ان بعضکم على بعض امراء تکرمة من الله عزوجل لهذه الامة. چون اصحاب مهدى قیام کنند، عیسى بن مریم از آسمان فرود آید، امیر قیام کنندگان به عیسى مى گوید بیا تا با تو نماز بگذاریم عیسى مى گوید: شما خود از جانب خدا برخى بر برخى دیگر امیر هستید و این لطف خدا نسبت به این امت است . |
حدیث40- مهدى (ع) حافظ امنیت :
عبدالله بن عباس از پیغمبر اکرم (ص) روایت کرده که فرمود: لن تهلک امة انا فى اولها و عیسى بن مریم فى آخرها و المهدى فى وسطها . (3) امتى که من در اول آنها و عیسى بن مریم در آخر آنها و مهدى در وسط آنها باشیم، هرگز هلاک نمى شوند. |
ابوسعید خدرى از پیامبر اکرم (ص) روایت کرده که فرمود : یکون من امتى المهدى ان قصر عمره فسبع سنین و الافثمان و الافتسع یتنعم امتى فى زمانه نعیما لم یتنعموا مثله قطّ البر و الفاجر یرسل السماء علیهم مدراراً و الا تدخر الارض شیئاً من نباتها . مهدى از میان امت من برخاسته شود مدت سلطنت او هفت یا هشت یا نه سال مى باشد ، همه طبقات امت من در زمان ظهور او چنان در رفاه زندگى نمایند که قبل از وى هیچ بّر و فاجرى بدان نرسیده باشند، آسمان باران رحمت خود را بر آنان مى بارد و زمین از روئیدنیهاى خود چیزى فرو گذار نمى کند. |
حدیث2- عدل مهدى (عج) :
ابوسعید مى گوید پیغمبر فرمود: تملاء الارض ظلماً و جوراً فیقوم رجل من عترتى فیملاءها قسطاً و عدلاً یملک سبعاً او تسعاً . زمین پر از ظلم و ستم گردد، پس مردى از عترت من قیام کند و آن را پر از عدل و داد گرداند و هفت یا نه سال سلطنت نماید. |
حدیث3:
و باز نقل کرده که پیغمبر(ص) فرموده : لا تنقضى الساعة حتى یملک الارض رجل من اهل بیتى یملاء الارض عدلاً کما ملئت جوراً یملک سبع سنین . قیامت منقضى نخواهد شد تا این که مردى از اهل بیت من به سلطنت رسد و او زمین را پر از عدل و داد کند ، چنان که پر از ظلم شده باشد و مدت سلطنت هفت سال است . |
حدیث4- مهدى فرزند فاطمه زهرا (س) :
از امام زین العابدین و آن حضرت از پدرش روایت نموده که پیامبر اکرم (ص) به فاطمه زهرا (س) فرموده : المهدى من ولدک . ( مهدى از فرزندان تو است ). |
حدیث5- مهدى برگزیده خداست :
على بن هلال از پدرش روایت نموده که گفت در مرض پیامبر (ص) ، حضورش شرفیاب شدم ، دیدم فاطمه (س) در بالین پدرش نشسته و اشک مى ریزد چون صداى گریه اش بلند شد، پیامبر سر برداشت و فرمود: فاطمه جان ! چرا گریه مى کنى ؟ عرض کرد: مى ترسم بعد ازشما احترام ما از دست برود ؟ فرمود : عزیزم ، مگر نمى دانى که خداوند به اعل زمین نگاه کرد و پدرت را از میان آنان برگزید، سپس نظر کرد و شوهرت را انتخاب کرد، و به من وحى فرمود که تو را به او تزویج کنم ؟ دخترم ! ما اهل بیتى هستیم که خداوند عزوجل هفت فضیلت به ما عطا فرموده که به هیچ کس قبل و بعد ازما عطا نفرموده است، و آن این که : من خاتم پیامبران نزد خدا و بهترین آنها و محبوبترین بندگان مى باشم و با این امتیازات پدر تو مى باشم، جانشین من بهترین جانشینان پیغمبران و محبوبترین آنها نزد خداست، و او شوهر تو است شهید ما بهترین شهداء و محبوبترین آنان نزد خداوند است و او حمزه بن عبدالمطلب عموى پدر و شوهرت مى باشد، جعفربن ابیطالب که با دو بال در بهشت با فرشتگان پرواز مى کند پسر عموى پدرت و برادر شوهرت از ما است ، در سبط این امت که حسن و حسین دو فرزند تو و دو آقاى اهل بهشت مى باشند از ماست، و به خدا قسم که پدرشان افضل از آنهاست. یا فاطمة و الذى بعثنى بالحق ان منهما مهدى هذه الامة اذا صارت الدنیا هرجاً و مرجاًًً و تظاهرت الفتن و انقطعت السبل و اغار بعضهم على بعض فلا کبیر یرحم صغیراً و لا صغیر یوقر کبیراً فیبعث الله عند ذلک منهما من یفتح حصون الضالة و قلوباً غلفاً یوم بالدین فى آخر الزمان کما قمت به فى آخر الزمان و یملاء الارض عدلاً کما ملئت جوراً . اى فاطمه ! به خداوندى که مرا به راستى برانگیخته ، مهدى این امت نیز از ایشان مى باشد، موقعى که دنیا هرج و مرج شود و آشوبها پدید آید و راهها مسدود گردد و اموال یکدیگر را به غارت برند، نه بزرگتر به کوچکتر رحم کند و نه کوچکتر احترام بزرگتر را نگاه دارد، خداوند کسى را برانگیزد که قلعه هاى ضلالت و دلهاى قفل زده را بگشاید و اساس دین را در آخر الزمان استوار سازد، چنان که من در آخر الزمان پایدار گردم و زمین را پراز عدل نماید چنان که از ظلم پر شده باشد.... |
حدیث6- مهدى ، حسینى است :
در آن کتاب از حذیفة بن یمان روایت مى کند که گفت: پیامبر خطبه اى ایراد فرمود و آنچه مى باید اتفاق بیفتد به ما اطلاع داد سپس فرمود : لولم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتى یبعث رجلاً من ولدى اسمه اسمى . اگر از عمر دنیا جز یک روز بیشتر نمانده باشد. خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا مردى از اولاد من برانگیزد که همنام من باشد. سلمان برخاست و عرض کرد: اى رسول خدا(ص) از کدام فرزند شما خواهد بود؟ فرمود : از این فرزندم ، و دست روى شانه حسین (ع) گذاشت. |
حدیث7- قریه اى که مهدى از آنجا قیام مى کند :
به سند خود از عبدالله بن عمر روایت نموده که گفت : یخرج المهدى من قریة یقال لها کرعة مهدى از قریه اى قیام مى کند که آن را کرعه مى گویند . |
حدیث8- ویژگیهاى حضرت :
همچنین حذیفة از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمود : المهدى رجل من ولدى وجهه کالکوکب الدرى مهدى از فرزندان من است که چهره اش چون ستاره تابان است . |
حدیث9 :
حذیفه روایت نموده که پیامبر (ص) فرمود : المهدى رجل من ولدى لونه لونٌ عربىٌ و جسمه جسمٌ اسرائیلى على خدّه الآیمن خال کانه کوکب درى یملاء الارض عدلاً کما ملئت جوراً یرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السماء والطیر فى الجوّ. مهدى مردى از اولاد من است رنگ بدن او رنگ نژاد عرب و اندامش مانند اندام بنى اسرائیل است،در گونه راست وى خالى است که چون ستاره تابناکى بدرخشد زمین را پر از عدل کند چنان که پر از ظلم شده باشد، ساکنان زمین و آسمان و پرندگان هوا در خلافت وى خشنود خواهند بود. |
حدیث10:
ابو سعید خدرى مى گوید پیامبر فرمود : المهدى منا اجل الجبین اقنى الانف مهدى ما پیشانیش روشن و وسط بینیش کمى برآمده است |
حدیث11:
حدیث12:
حدیث13:
حدیث14:
حدیث15: ظهور هویدا :
حدیث16- ابر بر سر او سایه افکند :
حدیث17: بالاى سرحضرت مهدى (ع) فرشته اى است :
حدیث18: مژده پیامبر (ص) به ظهور مهدى (ع) :
حدیث19: نام آن حضرت :
حدیث20- کنیه او :
|
امیر المؤمنین علی علیه السلام درباره «دجال» فرمود:« او در دریاها فرو می رود و خورشید همراهش حرکت می کند. در مقابلش کوهی دودآلود است و در پشت سرش کوهی سفید که مردم آن را غذا می پندارند.
او در زمان قحطی شدید خروج می کند. بر الاغ سفیدی سوار است که هر گامش یک میل است، زمین زیر پایش از آبشخور تا آبشخور پیچیده میشود و از هیچ آبی نمیگذرد مگر این که تا قیامت فرو می رود.»
منابع: بحارالانوار،52/194